سم
من خودم را آلمانی یا ترک احساس نمیکنم بلکه یک برلینی هستم.
اسم من سم هست . من 45 ساله هستم و هنرمند.سال 1973 به آلمان آمدم آنزمان که دو ساله بودم.
مادرم در AEG و پدرم در SIMENS کار می کرد.پدرم بعداً بعنوان قصاب در خیابان بویسل کار میکرد و بعدها یک مغازه دنر فروشی داشت.
از آنجایی که والدین من در دو سال اول در یک خوابگاه برای مها جران زندگی میکردند من پیش پدر بزرگم و مادر بزرگم در ترکیه بودم.در ابتدا در آلمان دلم برای پدر بزر گم و ما در بزرگم تنگ میشد بخصوص من هنوز کوچک بودم و چیزیی را نمی قهمیدم.
در مهد کودک یا با همکلاسی هایم هیچ وقت مشکلی نداشتم.با پدرم در خانه مشکل داشتم. او خیلی سخت گیر بود و کتک میزد.در این بین وا لدینم از هم جدا شدهاند .
مادر من با نا پدری ام یک مدرسه موزیک دارند یک هنرستان با موزیک ترکی.برادر من بوکسباز حرفهای هست.خواهر من با شوهرش یک مدرسه رقص ترکی دارند.
زمانی که 17 سالم بود یک بچه خیابانی بودم.ولی بعداً والدین اولین دوست دخترم من را پیش خودشان بردند.
از نظر شغلی کارهای زیادی کردهام و کار های زیادی را امتحان کرده ام.تا اینکه شدم آن چیزی که امروز هستم.یک هنر مند.
من یک دوره بعنوان دکوراتور داخلی پشت سر گذاشتم.بعد یک کارآموزی بعنوان نور پرداز که نزد پرو 7 به من کار دادند.ولی این کار را دوباره از دست دادم چونکه من با وضعیت اقامتم اجازه نداشتم خودم را مستقل کنم.
با شغلها یی مثل بارداری و کمک کردن در آشپزخانه و ظرفشویی زندگی مادی ام را تا حدی می گذراندم.
2011 اولین نمایشگاه خودم را با 38 کلاژ داشتم.تا الآن 500 کلاژ خلق کردم.من خیلی لذت می برم و بالاخره راه خودم را پیدا کردم.